دخترانه

دخترانه

سلام به وب من خوش اومدیم
دخترانه

دخترانه

سلام به وب من خوش اومدیم

پسرک وزن جوان


 

خوب دوستان این داستان روهم بخونید یادتون باشه نظرفراموش نشه

درتعطیلات کیریس مس دریک بعدازظهرسردزمستانی پسرشش هفت ساله یی جلوی ویترین مغازه ای ایستاده بود.


اوکفش به پا نداشت ولباش هایش پاره پوره بودند.زن جوانی ازانجامی گذشت.


همین که چشمش به پسرک افتادارزوواشتیاق رادرچشم های ابی اودید.دست کودک راگرفت وداخل مغازه 


بردوبرایش کفش ویک دست لباس گرمکن خرید.


انها بیرون امدند وزن جوان به پسرک گفت:


«حالابه خانه برگرد.ان شاالله که تعطیلات خوب وشادی داشته باشی»


پسرک سرش رابالااورد،نگاهی به اوکردوپرسید:«خانم !شماخداهستید؟»


زن جوان لبخندی زدگفت:«نه پسرم من فقط یکی ازبندگان اوهستم.»


پسرک گفت:«مطمئن بودم بااونسبتی دارید.»

 نظرتون روراج بهش بگیدپس


نظرفراموش نشه

نظرات 7 + ارسال نظر
نازنین پنج‌شنبه 12 مرداد 1396 ساعت 12:15 http://938345.blogfa.com/

واقعا عالی بود افرین

فائزه چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 22:48 http://www.fzkh.blogsky.com

مسابقه گذاشتم بیا

باش

yasaman چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 12:24 http://yasamangoly82.blogfa.com

خیلی قشنگ بود

امیکو چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 12:16 http://girlscity13412.mihanblog.com/

باحال بود

مرسی

yasaman چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 11:56 http://yasamangoly82.blogfa.com

سلام گلم اپم

اومدم

فاطمه سه‌شنبه 10 مرداد 1396 ساعت 21:51 http://fool2016.blogfa.com

خیل عالییییییییییییییییییییی بود افرین

ممنون

دختر کاراته کار سه‌شنبه 10 مرداد 1396 ساعت 19:27 http://134456.blogfa.com

ایوللللللللللللل عالی بود

مرسی گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد